تاثیرات اجتماعی و فرهنگی و آموزشی سازمان یونسکو در توسعه فرهنگی ایران
مقدمه
كوشش انسان براي دستيابي به فضيلتها، نه تنها يكسويه نيست بلكه نيازمند تفكر و مجاهدت همه جانبه كل جامعه انساني است. بر همين اساس، تشكلهاي پراكنده اي كه در طول ساليان دراز درجوامع مختلف پديد ميآيد، به تدريج در قالب پيمانهايي جهاني يا منطقهاي متحد و يكپارچه شده و انسانها را بدون در نظر گرفتن نژاد و رنگ پوست و آيين در رعايت اصولي مشترك به يكديگر پيوند ميدهد.
سازمان جهاني يونسكو، در جهت تحقق اهدافي والا و بشر دوستانه به وجود آمد و از بدو تأسيس تا كنون به رغم فرازها و فرودها، در راه رسيدن بشر به رستگاري و صلح تلاش ميكند.[1]
يكي از پيامهاي اساسي سازمان يونسكو نگاه به آينده و توسعه استانداردها به منظور هماهنگي و هم آرايي اعمال كشورهاي عضو از طريق به كارگيري كدهاي رفتاري بر اساس موازين بينالمللي مي باشد.
يكي از فعاليت هاي بنيادي يونسكو تهيه منشورها، قطعنامه ها و پيشنهادات به منظور ارائه جوهر طرح هاي خود براي عمل در حوزه هاي آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات است. تفكر سازمان به ويژه درباره موارد مهم جامعه اطلاعاتي پويا بوده و البته تمام بخش هاي سازمان را پوشش داده است.[2]
اين پژوهش كوششي در جهت روشن نمودن گوشهاي از ماهيت و اقدامات يونسكو در سالهاي اخير ميباشد.
الف- معرفی یونسکو
1- تاريخچه
سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد که به طور خلاصه یونسکو[1] نامیده میشود یکی از سازمانهای تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد است که در اول نوامبر سال 1945 هنگام پايان جنگ جهاني دوم اجلاس بزرگي در لندن تشكيل شد. در اين اجلاس نمايندگان 37 كشور شركت كردند. فرانسه و انگلستان به عنوان دو كشوري كه بيشترين صدمات را از جنگ تحمل كرده بودند، پيشنهاد كردند سازماني با هدف نهادينه ساختن فرهنگ صلح به معناي واقعي كلمه تأسيس شود. از نظر آنان سازمان جديد بايد در راه «همبستگي فكري و اخلاقي بشريت» خدمت كند و مانع از وقوع جنگ جهاني ديگر شودوباهدف پيشبرد صلح و رفاه همگاني در جهان از طريق «همكاري» ميان ملتها تأسيس شد. از آنجا كه صلح بايد بر اساس همبستگي معنوي و فكري پي ريزي شود و از آنجا كه «جنگها نخست در اذهان بشر آغاز ميشود، دفاع از صلح نيز بايد در ذهن انسانها شكل گيرد» (همانگونه كه در آغاز ديباچة يونسكو آمده است)، رسالت يونسكو بيش از هر چيز اخلاقي است و با روح انسان سر و كار دارد. بنابراين يونسكو مأموريت يافته است كه در مقام سازماني براي «همكاري فكري» در سطح بينالمللي خدمت كند. [2]
يونسكو با ازدياد و تقويت مناسبات آموزشي، علمي و فرهنگي دو هدف كاملاً پيوسته را تعقيب ميكند.
اولین هدف توسعه، كه وراي تقاضاي سادة پيشرفت مادي، بايد به طيف گسترده اي از خواستهاي انسان پاسخ گويد، بدون آنكه ميراث نسلهاي آينده را به خطر افكند.[3]
دومین هدف برقراري فرهنگ صلح، بر اساس آموزش مسؤوليت شهروندي و مشاركت كامل در فرايندهاي دموكراتيك. براي اينكه صلح پايدار، صادقانه و مورد قبول همه برقرار شود، در ديباچة اساسنامة يونسكو آمده است كشورهاي امضاء كنندة اين اساسنامه «مصمم اند كه دستيابي كامل و برابر به آموزش، پي جويي آزاد حقيقت عيني، تبادل آزاد انديشهها و دانستهها را براي همگان تضمين كنند و روابط بين مردم خود را توسعه بخشند و افزايش دهند تا با درك متقابل و بهتر به شناختي دقيقتر و حقيقي تر از آداب و رسوم يكديگر برسند.»
براي تحقق اين هدف، دولتهاي مربوطه تصميم به تأسيس «سازمانهاي آموزشي، علمي و فرهنگي ملل متحد (يونسكو) گرفتند تا با همكاري ملل جهان در زمينههاي آموزشي، علمي و فرهنگي به تدريج به اهداف صلح بينالمللي و رفاه عام بشري برسند و اين خود از اهداف اولية سازمان ملل متحد است كه در منشور يونسكو نيز آمده است.[4]
كنفرانس سانفرانسيسكو[5] كه منجر به تشكيل سازمان ملل در سال 1945 شده از دولت انگليس دعوت كرد كنفرانسي جهت تدوين اساسنامه بينالمللي فرهنگ برگزار كند. اين كنفرانس در نوامبر همان سال با شركت 43 كشور از جمله ايران، در لندن برگزار شد. هدف اولية كنفرانس سانفرانسيسكو و دولت آمريكا تأسيس سازماني صرفاً آموزشي براي بازسازي مراكز آموزشي بود ولي شركت كنندگان در كنفرانس لندن فرهنگ را نيز به عنوان بخشي از برنامة سازمان منظور كردند. وقوع بمباران هيروشيما[6] و توجه همگان به نقش يافتههاي علمي در زندگي بشر به آنجا انجاميد كه حرف «S» نيز به نشانة كلمة «Sciences» علوم در عنوان سازمان گنجانده شود و «Uneco» به «Unesco» تبديل شود.[7]
طي اين كنفرانس وظايف سازمان درچندين بند تعيين شد كه خلاصه آن عبارت است از:
- تسهيل تبادل آزاد ميان رهبران آموزشي، فرهنگي و علمي كشورها
- مبادلة آزاد عقايد و اطلاعات ميان مردم و متخصصين از طريق مدارس، دانشگاهها و ساير مؤسسات آموزشي و پژوهشي
- تدوين و توزيع برنامههاي آموزشي و فرهنگي متناسب با نيازهاي كشورها
- ضرورت حفظ جنبة غير دولتي سازمان
نزديك به پنجاه سال از تأسيس سازمان ملل و سازمان تربيتي، علمي و فرهنگي وابسته به «يونسكو» ميگذرد. طي اين سالها تحولات بسيار مهمي در زندگي اجتماعي بشر رخ داده است. از جمله مبارزات استقلال طلبانه در سراسر دنيا و ظهور كشورهاي مستقل در صحنه بينالمللي است و گواه آن حضور بيش از 170 كشور عضو در يونسكو در سالهاي اخير است در حالي كه در بدو تأسيس سازمان، اين تعداد كمتر از پنجاه كشور بود و مقر کنونی آن در پاریس پایتخت فرانسه میباشد و دفترهایی نیز در کشورهای مختلف دارد.[8]
2- كشورهاي عضو
در سال 1945، 37 كشور اساسنامه يونسكو را به امضاء رساندند. اين اساسنامه بعداً در سال 1946 مورد امضاء بيست كشور ديگر قرار گرفت و بدين ترتيب اين تعداد از اعضاء نخستين بنيانگذاران سازمان آموزشي، علمي، فرهنگي ملل متحد شدند. تا سال 1950 تعداد اعضا يونسكو به 59 عضو رسيد و در سال 1954 اتحاد جماهير شوروي سابق به عنوان هفتادمين عضو به اين سازمان پيوست.[9]
بين سالهاي 1960 و 1962 در پي فرايند استعمارزدايي 24 كشور جديد التأسيس آفريقايي نيز به اين سازمان پيوستند. اما در سال 1984 يونسكو يكي از اعضاي مهم خود يعني ايالات متحده را كه بر مديريت و سياستهاي سازمان انتقاد داشت و تصميم به خروج از آن را گرفت را از دست داد. اندكي بعد انگلستان و سنگاپور نيز از سازمان كناره گيري كردند.
در اوايل سال 1990 فروپاشي بلوك شرق سبب ايجاد تحولات بيشتر شد. كرسي آلمان شرقي بر اثر اتحاد با آلمان غربي و تشكيل كشور متحد آلمان حذف گرديد. اندكي بعد فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق نيز سبب افزايش اعضا شد و 12 عضو جديد بر اثر اين فروپاشي به سازمان يونسكو پيوستند از جمله ارمنستان، آذربايجان، گرجستان، قزاقستان و قرقيزستان، اندكي بعد نوبت كشورهاي اروپاي شرقي يوگسلاوي سابق شد و كشورهايي نظير بوسني هرزگوين، اسلووني و كروزني به اين سازمان ملحق شدند.
از زمان تأسيس سازمان يونسكو 10 عضو در فواصل زماني مشخص از سازمان كناره گرفتند. به عنوان مثال آفريقاي جنوبي در سال 1956 اين سازمان را ترك كرد و در سال 1994 بعد از حذف نژاد پرستي دوباره ملحق شد. تمامي اين ده كشور به جز سنگاپور دوباره به يونسكو پيوستند. انگلستان يكبار ديگر در سال 1997 عضو يونسكو شد. در اكتبر 2003 با برگشت ايالات متحده به يونسكو تركيب اعضاي آن به 190 كشور عضو رسيد.
3- مجامع يونسكو
مجموعه فعاليتها و كاركردهاي يونسكو خوشبختانه از همياري ميان عوامل مختلف مجامع گوناگون بهرهمند است. اين مجامع در شكل نهايي خود يك مجمع بينالمللي را تشكيل ميدهند.
اين مجامع در برگيرنده دولتها، كميسيونهاي ملي، نمايندگان پارلمانها، NGOs[10] و مؤسسات ديگر ميباشند. در ميان اين جوامع همچنان ميتوانيم رسانههاي جمعي، مدارس، مؤسسات علمي فرهنگي، سهامداران بخشهاي خصوصي و گروهي از مؤسسات سازمان ملل را جاي دهيم.
ـ اين جوامع به عنوان يك كليت ايدهآلها و ارزشهاي يونسكو را در سراسر جهان چه در سطح محلي چه در سطح ملي و چه در سطح بينالمللي همواره زنده ميدارند.[11]
ـ در مجموع 190 كشور داراي كميسيونهاي ملي مركب از نمايندگان مجامع آموزشي، علمي و فرهنگي هستند. در حدود صد كميته مشورتي، كميسيونهاي بينالمللي و شوراهاي بين الدولي به منظور انجام وظايف محوله ويژه و نيز جهت بازتاب فعاليتهاي يونسكو فعاليت ميكنند.[12]
ـ شش هزار مؤسسه، مركز و كلوپ يونسكو ايدهآلها و تلاشهاي سازمان را به طور اساسي و بنيادين دنبال ميكنند.
ـ 6700 مدرسه وابسته به يونسكو به جوانان در جهت افزايش بينش تساهل و تفاهم بينالمللي ياري ميرسانند.
ـ 330 سازمان غير دولتي (NGOs)[13] با يونسكو ارتباط رسمي دارند و بسياري از سازمانهاي ديگر با بخشهاي مختلف يونسكو در خصوص مسائل جاري همكاري ميكنند.
ـ گروه چهل نفره متشكل از شخصيتهاي برجسته موسوم به سفيران خيرخواهي از استعدادها و موقعيتهاي خود در راستاي كمك به جلب توجه جهاني نسبت به فعاليت و مأموريت يونسكو استفاده ميكنند.
ـ بيش از 300 شركت و سازمان فعال در عرصه تجاري و شركاي جديد متعهد شدهاند كه در راستاي نيل به اهداف توسعة پايدار انساني و مسئوليت پذيري اجتماعي با يونسكو در سطح جهاني همكاري كنند.
ـ 174 كشور عضو با يونسكو در پاريس مذاكرات دائم دارند.[14]
4- عرصههاي فعاليت يونسكو
يونسكو اهتمام خويش را به فعاليت در زمينههاي آموزش، علومطبيعي، علوم اجتماعي و انساني، فرهنگ، ارتباطات و اطلاعات مصروف كرده است.
گزيدهاي از حوزههاي فعاليت و حوزههاي تخصصي در ذيل بصورت فهرستوار آمده است:
1. آموزش:
ـ حق آموزش
ـ طرحها و سياستهاي آموزشي
ـ طفوليت و خانواده
ـ آموزش ابتدايي
ـ آموزش متوسطه
ـ آموزش عالي
ـ آموزش فني و حرفهاي
ـ آموزش علم و فناوري
ـ آموزش معلم
ـ آموزش غيررسمي
ـ آموزش جامع
ـ تنوع فرهنگي و زبانشناختي در آموزش
ـ تكنولوژي فناوري اطلاعات و ICT[15] و آموزش
ـ آموزش به هنگام فوريتها، بحرانها و بازسازي
ـ تربيت بدني و ورزش
ـ صلح و آموزش حقوق بشر
ـ آموزش عدم خشونت
2. علوم طبيعي:
ـ آب شيرين
ـ مردم و طبيعت
ـ اقيانوسها
ـ علومزمين
ـ سواحل و جزاير كوچك
ـ علومپايه و مهندسي
ـ سياست علمي
ـ زنان در علم
3. علوم اجتماعي و انساني:
ـ اخلاق
ـ حقوق بشر
ـ جوانان و ايدز
ـ زنان و برابري جنسي
نژادپرستي، تبعيض نژادي و بيگانهستيزي
ـ امنيت و صلح انساني
ـ فلسفه
ـ مطالعات روز و كاربردي
ـ مهاجرت بينالمللي
ـ مسائل شهري
ـ دموكراسي و دولت
4. فرهنگ
ـ فعاليت بهنجار
ـ سياستهاي فرهنگي
ـ ميراث
ـ تنوع فرهنگي
ـ گفتگوي بينفرهنگي
ـ صنايع فرهنگي
ـ فرهنگ و توسعه
ـ هنرها و خلاقيت
ـ توريسم فرهنگي
ـ موضوعات ويژه
5. ارتباطات و اطلاعات
ـبايگانيها و كتابخانهها
ـ رسانههاي جمعي
ـ محتواي خلاقانه: راديو، تلويزيون، رسانههاي خبري
ـ آموزش و تكنولوژي فناوري اطلاعات ICT
ـ دولت الكترونيك
ـ مسائل اخلاقي
ـ آزادي بيان
ـمطبوعات مستقل
ـ مردمان غيربومي
ـ اطلاعرساني در عرصه توسعه جامعه
ـ ابزارهاي پردازش اطلاعات
ـ توسعه رسانهاي
ـ آموزش رسانهاي
ـ تكثر زباني
ـ مراكز چندرسانهاي
ـ افراد معلول و تكنولوژي فناوري اطلاعات ICT
ـ حفاظت و بايگاني
ـ اطلاعرساني در حوزه عمومي
ـ شبكههاي راديويي و تلويزيوني دولتي
ـ نوسازي تجهيزات تكنولوژي اطلاعات IT
ـ آموزش
ـ زنان
ـ جوانان
موضوعات خاص
ـ افغانستان
ـ افريقا
ـ فرهنگ صلح
ـ گفتگوي ميان تمدنها
ـ آموزش همگاني
ـ جنسيت
ـ ايدز و اچ آي وي[16]
ـ مردمان غيربومي
ـ عراق
ـ كشورهاي عقب افتاده
ـ جزاير كوچك ( باربادوس و ده جزيره ديگر)
ـ اروپاي جنوب شرقي
ـ شاهراههاي اطلاعاتي يونسكو
ـ آب، ميراث جهاني، جوانان[17]
5- ساختار و تشكيلات يونسكو
1. اجلاس عمومي
يكي از اركان اصلي يونسكو اجلاس عمومي است. اين كنفرانس نمايندگان كليه كشورهاي عضو را در بر ميگيرد و هر دو سال يك بار تشكيل جلسه ميدهد. برنامهها و بودجة يونسكو توسط اجلاس عمومي تعيين ميشود و همة كشورها از حق يك راي برخوردارند.
اجلاس عمومي شش زبان كاري دارد كه عبارتند از : انگليسي، عربي، چيني، اسپانيايي، فرانسه و روسي
كنفرانس عمومي يكي از فرصتهاي خوب براي تبادل آرا و تنظيم برنامه با دبيرخانه يونسكو و كشورهاي ديگر است.[18]
2. شوراي اجرايي
شوراي اجرايي يا به عبارتي شوراي اداري يونسكو، مقدمات كار كنفرانس عمومي را تهيه و بر اجراي كامل تصميمات كنفرانس عمومي نظارت ميكند. 58 عضو آن توسط كنفرانس عمومي و با راي گيري برگزيده ميشوند. در گزينش نمايندگان اين شورا، تنوع فرهنگها و توزيع جغرافيايي كشورها مدنظر است. شوراي اجرايي دو بار در سال تشكيل جلسه ميدهد.
3. دبيرخانه و مدير كل
دبيرخانه يونسكو وظيفه تدوين پيش نويس برنامه و بودجه و پياده كردن برنامه مصوب را به عهده دارد. دبيرخانه كه با مديريت و تحت نظارت مديركل (مديركل يونسكو توسط كنفرانس عمومي براي مدت شش سال انتخاب ميشود) اداره ميشود موظف است برنامههاي مصوب كنفرانس عمومي را به اجرا درآورد. در اوايل دهة 80، كاركنان دبيرخانه نزديك به 3500 نفر بودهاند (كه حدود 2400 نفر در مقر يونسكو در پاريس و سايرين در دفاتر منطقه اي سازمان در كشورهاي مختلف فعاليت داشتهاند). در سال 2001 دبيرخانه حدود 1800 كارمند در ردههاي مديريتي و غير مديريتي داشته است كه حدود آنها در مقر يونسكو در پاريس مشغول به كارند. در جهت تمركز زدايي دفتر منطقهاي علوم در هند[19] و دفتر اصلي و در بانكوك[20] عمده ترين دفاتر يونسكو هستند، به علاوه مركز فرهنگي آسيا براي بونسكو كه يك مركز ملي است و در ژاپن قرار دارد در سالهاي اخير سهم فزايندهاي در برنامههاي يونسكو در آسيا و اقيانويسه يافته است.[21]
4. كميسيونهاي ملي
طبق ماده 7 اساسنامه يونسكو براي ايجاد هماهنگي بين يونسكو و مؤسسات ذيربط، كشورهاي عضو موظف به ايجاد كميسيونهاي ملي شدند. در حال حاضر 190 كميسيون ملي يونسكو وجود دارد كه در مجموعة نظام ملل متحد بي نظير است. در كميسيونهاي ملي متفكران، دانشگاهيان و شخصيتهاي علمي فعاليت دارند و در تدوين، اجرا و ارزيابي برنامههاي يونسكو مشاركت ميكنند. كميسيونهاي ملي از طريق انتشار كتابها و اسناد يونسكو و برگزاري كنفرانسها و تشكيل نمايشگاه، ديدگاهها و برنامههاي يونسكو را در كشور خود منعكس ميكنند. به علاوه نقش مشورتي نيز دارند و دولتهاي متبوع خود را از برنامههاي يونسكو مطلع ميكنند و به اين ترتيب افكار و انديشههاي يونسكو را اشاعه ميدهند.[22]
5. بودجه يونسكو
يونسكو داراي دو نوع منبع مالي است: بودجه عادي و منابع فرا بودجه اي . بودجه عادي از محل حق عضويتهايي تأمين ميشودكه كشورهاي عضو بر حسب توان اقتصادي خود ميپردازند. در سال 2000 كشورهاي فقير (40 كشور) هر يك 001/0 درصد كل بودجة عادي را پرداخت كردهاند؛ در حاليكه حدود ده كشور هر يك حق عضويتي بيشتر از 2% از كل بودجه سازمان را پرداخت نمودهاند. ژاپن با پرداخت كل بودجة عادي يونسكو اصليترين تأمينكنندة منبع مالي سازمان بوده است. براي سالهاي 2000 تا 2001 بودجة عادي يونسكو 554 ميليون دلار آمريكا بوده است.
از ديگر رو منابع فرابودجه اي نيز در اختيار يونسكو قرار دارد. اين منابع براي سالهاي 2000 تا 2001 حدود 250 ميليون دلار بوده است. كه 113 ميليون دلار آن از طرف كشورهاي عضو در اختيار يونسكو قرار گرفته است تا صرف اجراي طرحهاي كشورهاي در حال توسعه شود. بيش از 60 ميليون دلار نيز از طرف برنامة توسعة ملل متحد [23] يا از طرف ديگر آژانسهاي ملل متحد كه همچون يونسكو در زمينههاي توسعه، جمعيت، كودكان يا محيط زيست فعاليت ميكنند، در اختيار سازمان قرار گرفته است.[24]
6. مأموريتهاي يونسكو
اساسنامة يونسكو پنج مأموريت بزرگ براي سازمان تعيين كرده است، که به شرح ذیل است ؛
پيشبرد، انتقال و سهيم شدن در دانش: به طور كلي با تكيه بر فعاليتهاي پژوهشي، تربيتي و آموزشي.
مطالعات دورنگرانه: آموزش، علم، فرهنگ و ارتباطات براي جهان فردا چه شكلهايي بايد داشته باشند؟
فعاليتهاي يونسكو به آينده مينگرد. سازمان ميكوشد به «پيشبيني و تحليل» دگرگونيهاي مهمي بپردازد كه جوامع با آن مواجه خواهند شد و سؤالاتي را دربارة آينده آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات مطرح كند. مثلاً يونسكو چند سالي است تغييراتي را بررسي ميكند كه توسعه اينترنت در زمينههاي شناخت و اطلاعات بوجود آورده است.
يونسكو بايد با اولويت بخشي به «تحقيقات، آموزش و مهارت آموزي» به محققان، استادان و دانشجويان كليه كشورها كمك كند تا بتواند به دانش و معرفت بيشتري دست يايند، آنها را به افراد بيشتري انتقال دهند و بكوشند هيچ كس را بي بهره نگذارند.
تعيين معيارها: تدارك و تصويب اسناد بينالمللي و توصيههاي قانوني ؛ يونسكو داراي فعاليتي هنجاري است؛ به عبارت ديگر قواعد حقوق بينالمللي را ايجاد، اصلاح و اعمال ميكند(قوانين جهاني كه همة دولتها بايد به آنها پايبند باشند و آنها را رعايت كنند). بدين ترتيب يونسكو اعلاميهها، بيانيهها، توصيهها را به تصويب ميرساند.
كارشناسي: براي سياستهاي توسعه و پروژههاي كشورهاي عضو كه به صورت «همكاريفني» در اختيارشان قرار ميگيرد، يونسكو مأموريتي كارشناسانه در كشورهاي عضو انجام ميدهد و طرف مشورت آنها در زمينه سياستها و طرحهاي توسعه شان است. در اين زمينه يونسكو همكاري فني واقعي دارد، به عنوان مثال هماهنگي كارهاي عظيم مرمت يك بناي تاريخي.
مبادله اطلاعات تخصصي: فعاليت يونسكو بيش از هر چيز توسط مقامات 189 كشور عضو، انجمنهاي آموزشي، علمي، فرهنگي و ارتباطي انجام ميگيرد. سازمانهاي ملي، بينالمللي و سازمانهاي غيردولتي نيز در رسالت يونسكو مشاركت دارند.[25]
اين سازمان با استفاده از منابع مكتوب و با استفاده از فناوريهاي جديد اطلاعات مرتبط با پنج حوزة تخصصي خود يعني آموزش، علوم، علوم اجتماعي و انساني و ارتباطات را گردآوري و در سطح جهان توزيع ميكند. يونسكو متخصصان، هنرمندان و انديشمندان جهان را گرد هم جمع ميكند و زمينههاي تبادل آرا و نظريات را فراهم ميآورد و گزارشهاي اين گردهمايي را منتشر ميكند.
7.اهداف و برنامه های يونسكو
الف) هدف كلي:
هدف برنامههاي يونسكو كه بر اساس سهيم كردن همة انسانها در دانش پيريزي شده پيشبرد فرهنگ، صلح خواهي، توسعة انساني و توسعة پايدار ميباشد.
ب) رسالت سازمان:
1. توسعه و ارتقاء اصول و هنجارهاي جهاني مبتني بر ارزشهاي مشترك به منظور مواجهة با چالشهاي بوجود آمده و مهم در عرصة آموزش، علم، فرهنگ و ارتباطات و حمايت و تقويت «رفاهعمومي»
2. ارتقاء و گسترش تكثرگرايي از طريق به رسميتشناسي و صيانت از تنوع فرهنگي و ملاحظة حقوقانساني
3. ارتقاء سطح مشاركت و اقتدار در جامعة علمي از طريق دسترسي برابر، ظرفيتسازي و مشاركت در دانش
ج) اهداف استراتژيك:
آموزش:
ـ ارتقاي آموزش به عنوان حق اساسي مطابق با اعلامية جهاني حقوق بشر
ـ بهبود كيفيت آموزش از طريق متنوعسازي محتويات و متدها و ارتقاي ارزشهاي مشترك در سطح جهاني
ـ ارتقاي سطح تجارب علمي، ابتكارات و اشاعه و مشاركت اطلاعات و اتخاذ بهترين تدابير در راستاي سياست گفتگوي علمي[26]
د) علوم:
ـ ارتقاء اصول و هنجارهاي اخلاقي براي هدايت توسعة علمي و تكنولوژي و استحالة اجتماعي
ـ بهبود امنيت انساني از طريق مديريت بهينه تحولات اجتماعي و محيطي
ـ تقويت و غنابخشي به ظرفيتهاي علمي، فني و انساني در راستاي مشاركت در جوامع علمي معاصر
ه) فرهنگ:
ـ ارتقاء سطح ابزارهاي استاندارد قانوني و اجراي آنها در حوزه فرهنگ
ـ صيانت از تنوع فرهنگي و تشويق گفتگو ميان فرهنگها و تمدنها
ـ تقويت و غنابخشي ارتباط ميان فرهنگ و توسعه از طريق ظرفيت و مشاركت در دانش
و) محورهاي اصلي برنامههاي يونسكو عبارتند از:
- آموزش و پرورش براي همه
- پيشبرد تحقيقات زيست محيطي از طريق برنامههاي علمي جهان
- حفظ و تقويت ميراث طبيعي جهان
- پيشبرد جريان آزاد اطلاعات، آزادي مطبوعات و توسعة رسانههاي كثرت گرا و در عين حال تقويت امكانات و ظرفيتهاي ارتباطي كشورهاي در حال توسعه.
اين تلاشها با همكاري كارگزارهاي گوناگون نظام ملل متحد و ساير سازمانهاي درون دولتي به عمل ميآيند. توجه كارهاي يونسكو معطوف به اين امور سه گانه است: زنان، كشورهاي آفريقايي و كم توسعه يافتهترين كشورهاي جهان.
ز) برنامههاي ميان مدت يونسكو
برنامههاي ميان مدت يونسكو در چهارچوب برنامة ميان مدت شش ساله تنظيم ميشود.
1. استراتژي 2001 ـ 1996:
پيش نويس برنامة ميان مدت شش سالة يونسكو (2001 ـ 1996) بر مبناي نظرخواهي از كشورها، اجلاسهاي منطقه اي و بحث و تبادل نظرهاي مختلف تهيه ميشود. اين برنامه به سه برنامة كوتاه مدت دو ساله تقسيم و در كنفرانس عمومي مورد بحث و تبادل نظر نمايندگان كشورها قرار گرفته و تصويب ميشود.
پيش نويس جزئيات برنامه و بودجة دو سالة يونسكو به طور جداگانه با توجه به كليه جوانب و ديدگاهها و نقطه نظرها تدوين و در اوايل بهار سالي كه كنفرانس عمومي در ماه نوامبر آن تشكيل ميشود. براي نظر خواهي و مشاركت كشورها به كميسيونهاي ملي كشورهاي عضو ارسال ميشود تا با توجه به سوابق و نظرات گذشته خود كه در تدوين پيش نويس ارائه كرده اند، نسبت به تهيه قطعنامهها با بار مالي و پيشنهاد براي اصلاحيهها اقدام كنند. قطعنامهها و اطلاحيهها بايد بر اساس قوانين و مقررات مربوطه باشد و تعدادي از اين قطعنامهها در طول اجلاس عمومي با توجه به حمايت ساير كشورها و نظراتي كه ابراز ميشود به تصويب رسيده و كشورهاي مجري از بودجههاي مصوب خود مطلع خواهند شد.[27]
نكته قابل توجه اين است كه چون يونسكو يك سازمان مالي نيست، نمي تواند در سطح وسيعي از كشورها حمايت مالي به عمل آورد و كمكهاي مالي يونسكو چه در قالب قطعنامه و چه در قالب برنامة مشاركت كه جزيي از برنامه و بودجة عادي هردو سال ميباشد، حالت نمادي داشته و به هيچ وجه پوشش دهندة فعاليتهاي بزرگ نيست، مگر طرح هايي كه از طريق برنامههاي فرابودجه اي يونسكو مورد حمايت قرار ميگيرند.[28]
2. استراتژي 2007 – 2002
استراتژي ميان مدت 2007 ـ 2002 همراه با برنامه و بودجه 2003 ـ 2002 مبيّن برنامه اصلاحات يونسكو ميباشد كه از سوي اجلاس عمومي يونسكو در سي و يكمين نشست سازمان كه در اكتبر ـ نوامبر 2001 برگزار گرديد پذيرفته شد. اين استراتژي درصدد طرح و ترسيم بينشي جديد و پيشنويسي نوين براي سازمان يونسكو از طريق تبيين كاركردهاي مطمئن ميباشد.
به طور كلي اين استراتژي پيرامون يك موضوع وحدت آفرين تدوين شده است كه يونسكو سعي دارد از طريق آن روند صلح و توسعة انساني را در عصر جهانيسازي از طريق آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات بهبود و رشد بخشد.
به همين خاطر اين استراتژي در پي آن است كه بتواند ميان رسالت و نقش يونسكو از يك سو و جهانيسازي توأم با حفظ چهرة انساني ارتباط نزديك برقرار سازد.
اين استراتژي چهار حوزة برنامهريزي بنيادين را با يك هدف مشترك به يكديگر پيوند ميزند و شمار محدودي از اهداف استراتژيك را ترسيم ميكند كه در مجموع دوازده هدف آن مربوط به كل سازمان و سه هدف باقيمانده مربوط به برنامههاي خاص سازمان ميباشد. در ميان اين اهداف استراتژيك دو موضوع بسيار مهم اما غير همسو ترسيم شده است كه هم بخش مهم و ذاتي تمامي برنامهها ميباشد و بايد هم باشد. اين دو موضوع عبارتند از فقرزدايي مخصوصاً فقر شديد و توزيع اطلاعات و فناوريهاي ارتباطي در همة عرصههاي آموزشي، علمي، فرهنگي و اطلاعاتي و ساخت يك جامعة علمي يا دانش محور.
يونسكو درصدد ياري رساندن به روند صلح و توسعة انساني در عصر جهانيسازي از طريق آموزش، علوم، فرهنگ و ارتباطات است.
8- سایر موضوعات مرتبط
1. جوایز و مدالهای یونسکو
یونسکو جوایز و مدالهایی را در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی ارائه میکندکه برخی از آنها عبارتند از:
جایزه کالینگا[29] برای فراگیر کردن دانش
جایزه علمی یونسکو
جایزه کارلوس جی فینلای[30] در میکروبیولوژی
جایزه جواد حسین برای دانشمندان جوان
جایزه سلطان قابوس برای حفاظت از محیط زیست
جایزه بین المللی رودخانههای دست ساز برای حفاظت از منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک
مدال انستیتو پاستور – یونسکو
جایزه یونسکو – ال اورئال[31]برای زنان دانشمند
جایزه صلح فیلکس هوفوت – بویگنی[32]
جایزه آموزش صلح یونسکو
مدالهای سرگی اینشتین[33] برای هنر سینماتوگرافی[34]
جایزه جیکجی برای افراد یا موسساتی که در حفاظت از میراثهای مستند و دسترسی به آنها تلاش کردهاند.
مدال موتزارت[35] یونسکو برای تقویت صلح جهانی با استفاده از موسیقی و دیگر هنرها.
- 1. مدیران کل یونسکو
جولین هاکسلی[36]، انگلستان، (۱۹۴۸-۱۹۴۶)
خانم تورس بودت[37]، مکزیک، (۱۹۵۲-۱۹۴۸)
جان ویلکینسون تیلور[38]، ایالات متحده، (موقت ۱۹۵۳-۱۹۵۲)
لوتر اوانس[39]، ایالات متحده،؛ (۱۹۵۸-۱۹۵۳)
وتیورنیو ورونسه[40]، ایتالیا (۱۹۶۱-۱۹۵۶)
رنه ماهو[41]، فرانسه، (۱۹۷۴-۱۹۶۱)؛ (موقت ۱۹۶۲)
آمادو – ماهاتار ام بو[42]، سنگال (۱۹۸۷-۱۹۷۴)
فدریکو ماریو زاراگونوزا[43]، اسپانیا (۱۹۹۹-۱۹۸۷)
کوئیچرو ماتسورا[44]، ژاپن (۱۹۹۹ تا کنون)[45]
9- فعالیت های اصلی يونسكو در جمهوري اسلامي ایران
الف ) آموزش:
1) همکاری در تدوین نخستین سند سیاست ایران در زمینة آموزش فراگير و تأسیس دفتر آموزش برای همه؛
2) دو اجلاس منطقهای آموزش برای همه در سطح وزرای آموزش و پرورش در اسلام آباد (2003) و اصفهان (2006)؛
3) تدوین الگوی برنامهریزی آموزشی در سطح ملی و استانی[46] ؛
4) همکاری در تأسیس دبیرخانة ملی آموزش برای توسعة پایدار در وزارت آموزش و پرورش؛
5) راهاندازی و تجهیز مرکز پژوهشی فرهنگیان بم[47]
6) تأسیس مجتمع آموزشی نمونة بم [48] از طریق مشارکت ملی و بین المللی؛
7) آموزش پیشگیری از اچ آی وی/ ایدز[49]، تربیت بدنی و مهارتهای زندگی؛
8) مدیریت بحران در آموزش و پرورش؛
9) ارزیابی میاندورهای اجرای برنامة آموزش برای همه [50]
10) اجرای آزمایشی برنامه آموزش فراگیر در مجتمع آموزشی نمونة بم. [51]
ب) علوم طبیعی:
1) ارتقاي سطح مدیریت منابع آب بهوسیلة تأسیس مراکز و شبکههای منطقهای؛
2) تهیه کتاب راهنمای تربیت آموزشگران مدیریت آب شهری؛
3) انتشار سند مرجع در مورد قنات بم از دیدگاه علمی، فرهنگی و تاریخی؛
4) تسهیل انتقال علم و فن آوری از طریق همکاری با پارکهای علمی و ایجاد کرسیهای یونسکو؛
5) ظرفیتسازی و بالا بردن تواناییها در آماده سازی و پیشگیری از بلایای طبیعی با آموزش و انتشار کتابهای راهنما؛
6) حمایت از نه مخزن زیست بوم گاهی در ایران؛
7) شبکة جهانی اطلاعرسانی در مورد آب و آبادانی در مناطق خشک[52]
8) آبهای زیرزمینی برای موقعیتهای اضطراری [53]؛
9) سیستم قناتها.
ج) فرهنگ:
1) افزایش تعداد آثار ثبتشده از چهار به هشت در فهرست میراث جهانی یونسکو؛
2) طرح جامع مدیریت و پروژههای آزمایشی حفاظتی و مرمتی برای بم و محیط فرهنگی اطراف؛
3) ظرفیتسازیشرکتهای خصوصی مشاوره در بخش فرهنگی؛
4) فعالیتهای آموزشی در چغازنبیل و هفت تپه؛
5) فعالیتهای آزمایشی در چغازنبیل برای ایجاد ارتباط بین فرهنگ ملموس و غیرملموس؛
6) رونق بخشی، حفاظت و نگهداری از میراث فرهنگی ملموس و غیرملموس؛
7) طرحهای حفاظتی و مرمتی برای چغازنبیل و ارگ بم؛
8) ظرفیتسازی و کمکهای فنی در زمینههای مختلف فرهنگی.[54]
د) ارتباطات و اطلاعات:
1) استفاده از رسانهها جهت معرفی بهتر فعالیتها و وظایف یونسکو؛
2) ارتباطات در سطح منطقه جهت حمایت و توسعة روابط پایدار با شرکای ملی؛
3) فعالیت در ارتباط با ”حافظة جهانی“؛
4) آموزش و کارگاههای آموزشی در موردِ اچ آی وی/ ایدز، پناهندگان، تسهیل دسترسی به اطلاعات برای معلولین، زمینلرزه و روزنامهنگاری علوم.
دفتر منطقهای یونسکو در تهران در سال 2003 تأسیس شده و چهار کشور افغانستان، ایران، پاکستان و ترکمنستان را پوشش میدهد.[55]
ب- چارچوب نظری (تئوریک)
1- مقدمه
این پژوهش نامه با تأکید بر وجه فرهنگی به مثابه توسعه حقیقی و پایدار و رهیافتی در ونزا به توسعه، به بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی زمینهساز توسعه و شناسایی موانع توسعه فرهنگی ایران میپردازد فرضیه اصلی این نوشتار چنین است:«توسعه یافتگی فرهنگی عمدتاً تحولی داخلی و تابع حل بحران انسجام درونی است که در صورت تحقق این مهم، تحول و توسعه فرهنگی به وقوع خواهد پیوست.» به عبارت دیگر، در این فرضیه، «انسجام درونی»و«توسعه فرهنگی» به ترتیب «متغیر مستقل» و«متغیر وابسته» شناخته میشوند؛به این معنا که، نبود انسجام میان ساختارهای یک واحد سیاسی، موجبات توسعه نیافتگی را فراهم میکند؛حال آنکه وجود انسجام داخلی، تأکیدی بر آمادگی قوای درونی برای مقابله با هجوم خارجی است.مرکز ثقل این انسجام که نتیجه و پیامد انسجام فکری است، نخبگان اعم از نخبگان ثروت، قدرت واندیشه هستندکه باید درمیان خودبه نوعی ازهماهنگی،همسویی وهمنگری ازتوسعه دست یابندتابتوانندجامعهای منسجم ایجاد کنند.این پژوهش و تحقيق، راهکارهای مهم برای رسیدن به این انسجام درونی را مطرح کرده و نقش پنج متغیر مستقل دیگر و رابطه آن با متغیر وابسته توسعه را ساختاری، نزاعهای درونی، کارکرد نظام اجتماعی و عوامل طبیعی همچون عوامل زیستی و نژادي بيان ميكند و تحليل مينمايد.تا چند دهه قبل، صاحب نظران با نگاهی تک بعدی به توسعه، آن را مفهومی اقتصادی تلقی میکردند. همچنین، عوامل و پیامدهای توسعه نیز اقتصادی به شمار میرفت.اما با شکست کشورهایی که معیارهای صرفاً اقتصادی را برای توسعه خود برنامه ریزی کرده بودند، مفهوم اقتصادی توسعه نیز اعتبار خود را از دست داد.هم اکنون در آغاز قرن بیست و یکم، توسعه دیگر مفهومی صرفاً اقتصادی ندارد؛بلکه نگاههایش بیش از همه به زمینههای فرهنگی-اجتماعی، که توسعه در آن تحقق یافته و نیز شرایطی که به آن فرهنگ خاص مربوط میشود، معطوف شده است.این نگرش، رهیافتی در ونزا به توسعه تلقی میشود.[56]
جریان ایجاد ارتباط میان ایران و دنیای غرب از دوره صفویه و گسترش خیره کننده آن در دهههای بعد، نشان میدهد که از آن روزگار تاکنون، یا در درون سنتهای خود غنودهایم یا گاه بر اثر شیفتگی به جهان نو، از نیروی مقاومت فرهنگ ملی ما در برابر سلطهگران کاسته شده و از شکوفایی فرهنگی دور ماندهایم. [57]حال برای جلوگیری از استمرار چنین وضعیتی، بر ماست که ضمن نگرشی صحیح و واقع بینانه به وضعیت پیشین و کنونی ایران، در جستجوی موانع توسعه فرهنگی ایران با تکیه بر پایههای عینی و عملی برآییم و برای رفع موانع و ارتقای توسعه فرهنگ ایران زمین، راهحلها و رهیافتهای صحیحی ارائه دهیم.
اکثر قریب به اتفاق صاحب نظران بر این نکته اتفاق نظر دارند که توسعه، تحولی است که تمام جنبههای زندگی بشری را دربرمیگیرد.درباره ماهيت و تعریف توسعه، اختلاف نظر چندانی وجود ندارد، اما درباره شیوههای نیل به آن، وسایل و ابزارها، عناصر تشکیل دهنده و تقدم و تأخر این عناصر، تفاوت دیدگاهها کاملاً مشهود است. بحث و گفتگو و اختلاف نظر بر سر اینکه؛آیا توسعه یافتگی پدیدهای بیرونی است یا درونی؟آیا توسعه بدون رهایی از سلطه و وابستگی، امکان پذیر است؟آیا عناصر فرهنگی، زمینهساز رشد اقتصادی و توسعه سیاسی هستند یا خیر؟ از نگاه عصر مدرنیته تا روزگار فرامدرنیته همچنان وجود داشته و هنوز هم مناقشه به فرجام نرسیده است.[58]
در جوامع سنتی یا جوامع پیش از روزگار مدرن، زمینههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گوناگونی وجود داشتهاند.اینکه هر یک از عوامل به تنهایی یا در مجموع، فرایند توسعه را تسهیل یا در برابر آن سد و مانع ایجاد میکنند، مقولهای است که به بررسی دقیق و موشکافانه نیاز دارد.به دیگر سخن، بررسی و شناخت عوامل بازدارنده و شتاب دهنده در هر کشور، مستلزم پژوهشهای دقیق علمی است.
به نظر کارلتون کلایمر[59] رادی در پایان نامه«تضاد فرهنگی و بیثباتی سیاسی»، تجربه بسیاری از کشورهای آفریقایی در دوران پس از جنگ دوم جهانی، مبین هم زمانی و تقارن شکافهای عمیق فرهنگی، قومی، دینی، سیاسی و اقتصادی بوده است.این هم زمانی و تقارن در اغلب موارد، به بیثباتی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و-به اختصار- توسعهنیافتگی انجامیده است. [60]با وجود این از زمان استقلال سیاسی، توسعه اقتصادی-اجتماعی از جمله مسائل اساسی فرهنگ در برنامههای توسعه بوده، و بیش از هر زمان توجه رهبران و صاحبنظران مسائل کشورهای مزبور را به خود جلب کرده است.نقش فرهنگ و تحولات آن در توسعه اقتصادی-اجتماعی در ایران بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی اهمیت بیشتری یافته است.و در تعامل برای رسیدن به این اهداف، توجه به موانع موجود بر سر راه تحقق توسعه فرهنگی در ایران، طبعاً جایگاه ویژهای دارد.
[1]- UNESCO: United Nations Educational, scientific and Cultural Organization
[2] www.gmakoei.blogfa.com
[3] - شن مک برايد (ويرايش)، يک جهان، چندين صدا، ترجمه ايرج پاد، تهران: انتشارات سروش، 1369، چاپ اول، صص 25-15.
[4] - گزارش همايش آشنايي با يونسكو، كميسيون ملي يونسكو در ايران و بررسي راههاي همكاري آنها، ص 85- 84 و ص 145.
[9] - گزارش همايش آشنايي با يونسكو، كميسيون ملي يونسكو در ايران و بررسي راههاي همكاري آنها، ص 85- 84 و ص 145.
[10]- NGOs: Non Governmental Organizations
[12] نا، ارتباطات و يونسکو، ماهنامه کيهان فرهنگي، س3، ش5، مردادماه 1365، ص 45
[13]- NGOs: Non Governmental Organizations
[15]- Information and Communication Technologh
[21] مدير كل كنوني يونسكو آقاي كوئيچيرو ماتسوئورا اهل ژاپن هستند كه در سال 1999 به اين سمت برگزيده شدند.
[22] بي نا، ارتباطات و يونسکو، ماهنامه کيهان فرهنگي، س3، ش5، مردادماه 1365، ص 30
[24] www.fa.wikipedia.org
[28] - پيشين، گزارش همايش آشنايي با يونسكو، كميسيون ملي يونسكو در ايران و بررسي راههاي همكاري آنها، ص 85- 84 و ص 145.
[32]- Filex Hophot - Boigini
[38]- John Vilkinson Tailor
[43]- Federicho Mario Zara Conoza
[51] پيشين، گزارش همايش آشنايي با يونسكو، كميسيون ملي يونسكو در ايران و بررسي راههاي همكاري آنها، ص 85- 84 و ص 145.
[54] پيشين، گزارش همايش آشنايي با يونسكو، كميسيون ملي يونسكو در ايران و بررسي راههاي همكاري آنها، ص 85- 84 و ص 145.
[55] بي نا، ارتباطات و يونسکو، ماهنامه کيهان فرهنگي، س3، ش5، مردادماه 1365، ص 30
[56] براي آگاهي بيشتر نگاه کنيد به:غلامعلي سيار، «رستاخير فرهنگي، پشتوانه هويت ملي»، اطلاعات سياسي-اقتصادي، ش 39، 1369، ص4. و نيز نگاه کنيد به:چنگيز پهلوان، فرهنگ شناسي، گفتارهايي در زمينهي فرهنگ و تمدن تهران:نشر قطره، 1371، صص 129-130.
[57] در ابن باره نگاه کنيد به:پرويز ورجاوند، «حفظ هويت فرهنگي براي دور نشدن از فرهنگ تسليم»، اطلاعات سياسي-اقتصادي، ش 37، 1369، ص 11، عبد الکريم سروش«توسعه فرهنگي، ارزشها»خلاصه مقالات سمينار توسعه فرهنگي، تهران:معاون پژوهشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1374، صص، 1-2.عبد العلي قوام، توسعه سياسي و تحول اداري، تهران:نشر قومس، چ 2، 1373، صص 3-9.
[58] نگاه کنيد به:محمود کتابي، «فرهنگ، ثبات سياسي و توسعه»، خلاصه مقالات سمينار توسعه فرهنگي، تهران:معاونت پژوهشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1374، ص 32.
[59]- Carlton Climer Radi
[60] همان، ص 20 و محسن نصري، «بررسيهاي شاخصهاي توسعه فرهنگي در ايران»، خلاصه مقالات سمينار فرهنگي، تهران:معاونت پژوهشي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1374، ص 20.
[1]-روابط ايران و يونسكو، مشهيد لطيفي نيا، تهران: سازمان اسنادو كتابخانة ملي جمهوري اسلامي ايران، 1385، جلد اول، چاپ اول.
[2]- متون پايه يونسكو درباره جامعه اطلاعاتي، مرضيه هدايت، تهران: سازمان اسنادو كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، 1384، چاپ اول
:: برچسبها:
تاثیرات" اجتماعی " فرهنگی " آموزشی" سازمان "یونسکو " توسعه" فرهنگی "ایران" ,
:: بازدید از این مطلب : 8446
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1